با وجود پیشرفت شگفت انگیز علم ، ایمان به نشانه ها و خرافات در جامعه مدرن زندگی و زندگی می کند. کسی از گربه سیاه می ترسد ، کسی از ترک آسفالت می ترسد. بسیاری از بزرگسالان با استناد به عواقب بد آن شخص تولد ، خود را کاملاً جشن چهلمین سالگرد تولد خود می بینند.
عدد 40 برای بسیاری از فرهنگ ها خاص است. در یهودیت و مسیحیت ، با وقایع کلیدی همراه است. همین چند روز بود که طغیان بزرگ و وسوسه مسیح در بیابان به طول انجامید ، همان تعداد سال طول کشید تا موسی قوم خود را به سرزمین موعود آورد. از نظر معتقدین ، روح چهل روز قبل از اینکه به بهشت یا جهنم منصوب شود ، در اطراف زمین سرگردان است. به طور کلی ، در نگاه اول ، انجمن ها ناخوشایندترین هستند. روغن به آتش باطنی اضافه می شود ، که برای آن چهار در عرشه تاروت از اعداد نشانگر عدد چهل یعنی چهار و صفر تشکیل شده است. و عدد چهار نیز به نوبه خود نوید مرگ را می دهد. همه اینها به طور محسوسی بر برخی افراد تأثیر می گذارد و آنها را وادار می کند که پس از چهل سالگی بزرگداشت منتظر بیماری و بدبختی باشند.
آیا دلایل واقعی و زمینی برای ترس از این عصر وجود دارد؟ به یک معنا ، بله. اگر به یاد داشته باشید که عمر اجداد ما چقدر کوتاه بود ، جای تعجب نیست که واقعاً تبادل دهه پنجاه از نزدیک شدن به لبه قبر صحبت کرده است. این مشاهدات با این واقعیت تأیید می شود که علامت مورد بحث در ابتدا فقط به مردان مربوط می شد ، زیرا زنان چندی پیش به عنوان موجوداتی با روح شناخته نمی شدند. و شروع سالخوردگی تنها اعضای کامل جامعه مردسالار را نگران کرد. امروز کلیسا از نظر خود اتفاق نظر دارد: ترس از چهل سالگی خرافات محض است. به تعویق انداختن یا لغو تعطیلات به دلیل او یک گناه محسوب می شود. علاوه بر این ، همان کتاب مقدس مملو از ارتباطات دیگر با شماره چهل است. پس از طغیان و سرگردانی های طولانی یهودیان ، زندگی جدید و ناب آغاز شد. پس از آزمایشات در بیابان ، مسیح توانست با مصلوب شدن دوباره قیام کند. همچنین جزئیات روزمره بیشتر است. سلطنت پادشاه داوود چهل سال به طول انجامید. سلیمان معبدی به عرض چهل ذراع ساخت.
اما اگر اطرافیان شما هنوز پسر تولد را با روحیه منفی تنظیم کنند چه می کنید؟ ساده ترین چیز این است که به آنها دلیل دیگری برای مهمانی بگویید ، یعنی دیدن سی و نهمین سال زندگی. یا تعطیلات را فقط با افراد فهیم جشن بگیرید. در پایان ، روانشناسان بارها و بارها به این نتیجه رسیده اند که فرد قادر است خود را برای خود تخریبی غیر ارادی برنامه ریزی کند. و اگر او به فال بد اعتقاد داشته باشد ، آنها واقعاً می توانند بدبختی به همراه آورند. اما شخصیت های قدرتمند به علائم اهمیت نمی دهند.