کولیادا تعطیلات اسلاوی باستان است. این جشن از روز انقلاب زمستانی ، هنگامی که خورشید "به بهار تبدیل شد" و روز "رسیدن به یک گالوپ عبور دهنده" جشن گرفته شد. آهنگ های کریسمس 12 روز (6 روز قبل از سال نو و 6 روز بعد از آن) دوام داشتند.
طبق اعتقادات باستان ، این روزها مصادف با شایع شدن نیروهای ناپاک است. اسلاوها برای کمک به کولیادا برای دفع ارواح شیطانی ، آتش سوزی کردند و از روی آنها پریدند. در همان زمان ، عاشقان می توانستند دو نفره بپرند ، و سوگند وفاداری بگیرند. برای این ، آن پسر و دختر دست یکدیگر را گرفتند و کف دست یکدیگر را رها نکردند تا اینکه از روی آتش پریدند. پس از تعطیلات ، آتش سوزی خاموش نشد و اجازه داد تا در زمین آتش بگیرد.
آهنگ های کریسمس بهترین زمان برای فال گرفتن در نظر گرفته شد. در این روزها بود که افرادی که برای عروسی آماده می شدند با کمک یک خروس و یک مرغ حدس می زدند: آنها مجبور شدند دم پرندگان را ببندند و آنها را در زیر الک بکارند و سپس ببینند چه کسی چه کسی را به همراه خود می کشد. اگر مرغ جلو برود ، زن اصلی ترین خانواده خواهد بود و اگر خروس شوهر باشد.
بسیاری از علائم با آهنگ های کریسمس همراه است. در این زمان بود که آنها متوجه شدند: اگر هوا سرد باشد و برف زیادی وجود داشته باشد ، محصول خوبی حاصل می شود و دهقانان مقدار زیادی دانه جمع می کنند. اگر زمین یخ زده نباشد ، مقدار کمی از گندم حاصل می شود. همچنین ، اسلاوها معتقد بودند که اگر روزهای قبل از زمستان با خوشحالی و خوشحالی سپری شود ، پس کل سال به همین ترتیب خواهد بود. شعارهایی ترتیب داده شده بود ، جوانان لباس دبیرستان های بزرگ را می پوشیدند و با شوخی و ترانه به خانه می رفتند. از غروب آفتاب تا طلوع آفتاب کارولینگ می کنید.
صاحبان خانه برای کریسمس از قبل آماده می شدند: آنها کیک ها ، کیک های پنیری ، نان ها را می پختند ، زیرا محصولات نان ، طبق افسانه ها ، هدیه اصلی بود. اسلاوها گفتند: "اگر شما یک پای بدهید ، حیاط شکم پر می شود ، شما سیصد گاو ، یک و نیم صد گاو دارید."
این که گناهان بزرگی رانده شود گناه بزرگی تلقی می شد کیسه های مخصوص پذیرایی برای آنها تهیه شده بود ، و مالکان مجبور بودند خود غذا را بگذارند ، زیرا دست زدن به هدایا برای ماشین های ممنوع ممنوع بود. اگر این دهکده بزرگ بود ، گاهی اوقات چندین گروه از آهنگ ها به هر خانه می آمدند. جوانان پس از گشت و گذار در خانه ها ، یک مهمانی عمومی در کلبه "اتاق نشیمن" ترتیب دادند و هر آنچه را که هم روستاییان ارائه می دادند ، خوردند.