کریسمس زمستان طولانی ترین ، پر سر و صدا ترین و شادترین تعطیلات زمستانی است. در آن ، سنت های بت پرستانه و مسیحی به طور پیچیده ای در هم آمیخته اند. پایان سال تقویمی زمان فعالیت ویژه ارواح شیطانی در نظر گرفته شد. اضطرابی که در میان مردم حل و فصل شده بود با مادربزرگ ها ، داستان هایی درباره برخورد با ارواح شیطانی و فال نبوی شدت گرفت.
کریسمس زمستانی به مدت 12 روز ، از 7 ژانویه تا 19 ژانویه ، یعنی جشن گرفته می شد. از میلاد مسیح تا تعمید خداوند یا همانطور که قبلاً می گفتند "از ستاره ای به آب دیگر".
تاریخچه جشن کریسمس
ریشه های این تعطیلات را باید در دوران باستان جستجو کرد. در زمان بت پرستی ، Svyatki با نام خدای Svyatovit همراه بود. نسخه ای وجود دارد که Svyatovit یکی از نامهای خدای اصلی اسلاوها ، پرون است. در کریستیز آید ، او قرار بود کمی غذای جشن را ترک کند ، که مخصوصاً برای او به کوره ریخته شد. مردم معتقد بودند که در آغاز زمستان ، خدایان و ارواح به زمین سفر می کنند و می توان از آنها یک محصول غنی ، یک شوهر خوب و سایر مزایا خواست.
سنت مسیحی مرتبط با جشن کریسمس در قرن بیستم در بیزانس رواج یافت. با این حال ، کلیسای ارتدکس روسیه در مورد جشن های کریسمس بسیار مبهم بود. نه تنها فالگیری ، بلکه حتی ماشین سازی و علاوه بر این ، لباس پوشیدن یک گناه محسوب می شد. سپس عرف جدیدی ظاهر شد: در Epiphany ، که جشن کریسمس را به پایان رساند ، یک سوراخ به شکل صلیب در یخ رودخانه یا دریاچه ایجاد شد. کسانی که در آیین های کریسمس شرکت می کردند ، در آن غوطه ور شدند ، بنابراین گناهان را از خود دور می کنند. به تدریج ریشه های بت پرستانه کریسمس فراموش نشد و تعطیلات کاملاً به بزرگداشت کریسمس اختصاص یافت.
"مقدسین" و شبهای "وحشتناک"
6 شب اول کریسمس "مقدس" نامیده می شد. آنها زمان معجزات کریسمس و برآورده شدن آرزوهای گرامی قلمداد می شدند. 6 شب بعدی "ترسناک" است. در این زمان ، ارواح شیطانی با خشونت به عیاشی می پرداختند و می توانستند در هر جایی با شخصی ملاقات کنند. بچه ها با تقلید از ارواح شیطانی که مشغول بازی بودند ، انواع ترفندهای شیطنت آمیز را ترتیب دادند: آنها هیزم های هیزم را زدند ، دروازه ها را پر کردند ، به طوری که صاحبان نتوانستند بیرون بروند ، دودکش ها را با تخته گذاشتند. مردم در حال شیطنت جشن جوانان بودند ، به ویژه که بلافاصله پس از اعتقاد به تعطیلات متوقف شدند.
دختران شب های "ترسناک" خود را به فال های گوناگون در مورد خواستگاری خود اختصاص می دادند. فالگیری با خروس یکی از رایج ترین ها بود. یک مشت غلات ، یک تکه نان ، اشیا various مختلف روی زمین یا میز گذاشته بودند ، آینه و یک کاسه آب گذاشته بودند. سپس آنها خروسی را به كلبه آوردند و مشاهده كردند كه او چه كسی شروع به نوك زدن می كند: حبوبات - به ثروت ، نان - به محصول ، او شروع به نوشیدن آب می كند - شوهر مست خواهد بود ، و غیره
آنها یک شانه را در سوله آویزان کردند: آنها گفتند که داماد شب موهای خود را شانه می کند و موهای بین دندان او را می شناسند. آنها به جاده رفتند و از اولین شخصی که ملاقات کردند پرسیدند: اعتقاد بر این بود که این نام داماد است. وحشتناک ترین ، بلکه وفادارترین ، فال گرفتن در شب در یک حمام خالی با شمع و آینه بود. با این حال ، هر دختری در مورد آن تصمیم نگرفت.
در آخرین روزهای زمان کریسمس ، آماده سازی Epiphany انجام شد ، که به پایان تعطیلات زمستانی پایان داد.