بزودی جشن سال نو بعدی دوباره فرا می رسد ، اقوام جمع می شوند ، دوستان با فرزندانشان برای دیدار می آیند. سرگرمی ، سر و صدا و هیاهو آغاز می شود و همین سوال در ذهن من خواهد چرخید: "بچه ها را با چه کاری و چگونه مشغول کنیم؟"
برای اینکه تعطیلات سرگرم کننده و بدون عواقب منفی باشد ، همه شما می توانید یک عملکرد تعاملی واقعی ترتیب دهید. کودکان و بزرگسالان باید در آن شرکت کنند. هرچه تعداد افراد بیشتر باشد ، تعطیلات بیشتر سرگرم می شود.
سناریوی زیر را می توان به عنوان یک ایده در نظر گرفت. در صورت تمایل می توانید در آن تغییر ایجاد کرده و ایده های خود را اضافه کنید.
سناریوی تعطیلات سال نو "در جستجوی جادو":
کودکان در انتظار تعطیلات نشسته اند. موسیقی پخش می شود ، قدم های بابانوئل شنیده می شود. پدربزرگ غمگین غمگین وارد سالن می شود.
بابانوئل: سلام به بچه ها ، سلام پدر و مادر! من مدت طولانی به سمت شما راه افتادم ، کولاک کولاک را خسته کردم - خسته شده بودم. من می دانم که شما منتظر تعطیلات هستید ، منتظر هدیه هستید. اوه اوه اوه…. من با یک خبر غم انگیز پیش شما آمدم. برف دوشیزه من ، نوه ام کاملاً بد است ، او توسط یک جادوگر شیطانی جادو شده است.
او وحشت تعطیلات را دوست ندارد ، اما شما سال جدید را در او می بینید ، غم و اندوه ، دلایل مالیخولیایی. بنابراین او تصمیم گرفت تعطیلات ما را خراب کند. او Snow Maiden را جادو کرد و درختان همه در جنگل هستند. یک ساعت جادویی را به سرقت برد. و بدون ساعت جادویی ، سال نو هرگز به ما نمی رسد. بنابراین ، برای کنار آمدن با جادوگر شیطانی ، به کمک شما نیاز دارم. کمکم میکنی؟
بچه ها: بله!
بابا نوئل: ابتدا باید با Snow Maiden تماس بگیریم ، فقط او اصلاً بد است ، او هر دقیقه به یک دختر کوچک تبدیل می شود. بیایید با هم سعی کنیم ظاهر قبلی او را برگردانیم. من آنچه برف دوشیزه را در اختیار شما قرار می دهم ، اگر درست بگویم - اگر اشتباه می کنم ، کف بزنید - با تمام توان پای خود را پا بزنید.
Snow Maiden کت خز من را روی زمین گذاشته است.
او یک پارچه به زمین دارد
چشم - چراغ!
یخی در بینی رشد می کند
دندانها کوسه هستند.
کلاه خود را می بندد
اندازه فلان و کویو است! (یک کلاه عظیم نشان می دهد ، دستهای خود را به طرفین بالای سرش گسترش می دهد).
دستکشهای بافتنی ، با لبه های خز ،
و روی لباس بز ، آنها با خشونت موهام می کنند!
کفش ها زیبا هستند
از فویل دوخته شده است.
بینی مانند سیب زمینی رشد کرد
نمی توانی با او از در عبور کنی!
من زیبایی او ، باهوش و عزیزم ،
اما حالا او با ماست ، دختر یک دختر شیطنت است !!!
در این لحظه ، Snow Maiden به سالن می دود و شروع به گرفتن بابانوئل از لبه کت خز می کند و می خندد. پدربزرگ فراستی او را می گیرد و رو به بچه ها می کند.
بابانوئل: اینجا بچه ها! آنچه جادوگر انجام داده است تحسین کنید.
Snow Maiden: خوب ، او چه کار کرد؟ او با من بازی کرد ، معماها را ساخت. آیا می خواهید معماهای شما را حدس بزنم ، آنها را در زندگی حدس نمی زنید؟
بابانوئل: چه بچه هایی ، می توانیم معماها را حدس بزنیم؟
کودکان: ما می توانیم!
Snow Maiden: خوب ، پس گوش کنید:
در یک جنگل ، در یک کلبه زندگی می کند ، کل پیر زن کج است:
کینه توز ، نفرت انگیز ، دوستانه با کوشچی.
گورینیچ برای دیدار می رسد ، او با استوپا با او پرواز می کند.
خانه ای روی پای مرغ ، عنکبوت و کک.
(بابا یاگا)
در باتلاقی که غیر عادی نشسته است ، با قورباغه ها ارتباط برقرار می کند ،
او با امید به آسمان نگاه می کند ، سعی می کند پرواز کند.
آهنگ ها همه نشسته اند و مانند شکار پرواز پرواز می کنند ،
از همه چیز خسته شده بود ، خوب باتلاق است !!!
(اب)
نام او کوزکا است ، سیاه مانند ذغال سنگ ،
کف ها را با جارو جارو می کند ، بدون صدا راه می رود.
او یک دوست پسر دارد ، نام او نفنیا است ،
او با ناتاشا زندگی می کند ، با تراموا برو!
(براونی کوزیا)
او سه سر دارد ،
بال های کوچک وجود دارد.
دم فرمان جای او را می گیرد ،
او می خواهد دوبرینیا را بخورد!
(Zmey Gorynych)
بابا نوئل: پس اسنگوروچکا ، دیگر کافی است! چند معمای عجیب و غریب که دارید. تاشو نیست و اشکالی ندارد ، نه در مورد سال نو. اما امروز تعطیل است ، شما باید معماهای خنده دار و سال نو را بسازید.
Snow Maiden: خوب ، اینجا دیگری است! هیچ تعطیلاتی وجود نخواهد داشت ، هیچ ساعتی وجود نخواهد داشت و شما قادر به کنار آمدن با جادوگر نخواهید بود ، او بیش از حد مضر است. اما ببین ، او چه معماهایی را به من آموخت! و ، من یک مورد دیگر هم می دانم: "سه ، بله سه ، بله سه ، بله سه - چند نفر ، نگاه کنید!"
بابا نوئل: بیا! کافی است تا فرزندانمان را گیج کنیم.وقت آن است که من و بچه ها به یک سفر طولانی برویم تا راز جادوگر را فاش کنیم و جادوگری را از بین ببریم. بگذارید بچه ها در یک سفر طولانی کوله پشتی من را با شما جمع کنند و به جاده بیایند. به آنچه باید با خود ببریم فکر کنید:
(کودکان به "بله" یا "نه" پاسخ می دهند)
برای پختن غذا روی آتش ، قابلمه ای در کوله ام دارم! کلاه بولر بگیریم؟
مطابقت می کند تا آتش بسوزد ، نور نمی سوزد! ما کبریت می گیریم؟
من یک گربه مودار می گیرم ، او همیشه آهنگ می خواند ، به طوری که راه رفتن سرگرم کننده است و می توان راهی پیدا کرد! گربه را در کوله پشتی خود قرار دهید؟
ما به هیزم هم احتیاج داریم اما حمل کوله پشتی سخت است! هیزم با خود ببریم؟
در یک کوله پشتی - یک سماور بزرگ!
طناب ، چاقو ، توپ!
و برای اینکه راه خود را پیدا کنیم ، باید مسیرها را دنبال کنیم ، یک ذره بین با خود خواهیم برد ، سپس این آثار را پیدا خواهیم کرد!
Snow Maiden ، به قول سانتا کلاوس ، کوله پشتی (کیف / کوله پشتی) را در راهپیمایی مفید واقع می کند:
اوه چه نوع کوله پشتی جمع کردند.
و من می خواهم با تو بروم.
من صادقانه کمک خواهم کرد
و سعی می کنم دخالت نکنم.
بابا نوئل: خوب ، چه؟ ما Snow Maiden را با خود می بریم؟ برخیز ، بیا با تو برویم!
Snow Maiden کودکان را به دو تیم تقسیم می کند. کودکان باید به نوبت تمام آثار پنهان جادوگر شیطانی را که از قبل در همه جا پراکنده و چسبانده شده است ، پیدا کنند. (ردپاها روی برگه های آلبوم معمولی کشیده شده و بریده می شوند. همچنین می توانید تراک های حیوانات را بکشید تا کودکان کمی در مورد اینکه کدام آهنگ ها به جادوگر تعلق دارند فکر کنند).
پس از یافتن آثار ، تیم ها دوباره جمع می شوند.
بابانوئل: خوب ، ما مسیر را پیدا کردیم! اکنون می توانیم از آن برای رسیدن به جادوگر استفاده کنیم!
Snow Maiden به هر تیم دو پیست بزرگ می دهد (یکی روی زمین گذاشته شده و دیگری به والدین هر کودک داده می شود). اکنون هر کودک باید مسافت را پشت سر بگذارد ، و وزن خود را به طور کامل بر روی یک پا منتقل کند ، در حالی که والدین او مسیرها را دوباره مرتب می کند. بنابراین ، می توانید به صورت دایره ای راه بروید یا مسافتی را طی کنید.
پس از رسیدن همه بچه ها به نقطه تعیین شده ، Snow Maiden اولین تصویر را از یادداشت شعبده باز از جادوگر به آنها می دهد (به لیست موارد مورد نیاز در زیر مراجعه کنید).
اسنگوروچکا: شما همتای بزرگی هستید ، فقط منظره ای برای چشم دردناک! و در حالی که شما در حال قدم زدن بودید ، سرگردان بودید ، من مقداری کاغذ در سوراخ روباه پیدا کردم.
بابانوئل: چه چیزی پیدا کرده اید؟ بگذارید نگاهی بیندازم.
Snegurochka: اما من به شما نشان نمی دهم! شما نخواهید رسید ، شما نخواهید رسید …
بابا نوئل: بیا ، آن را به کسی که با او صحبت می کنم بده.
Snow Maiden شروع به غر زدن می کند: "این مال من است ، من اولین نفری بودم که آن را پیدا کردم." لبهایش را می کشد و پشتش را به سمت بچه ها می کند.
بابانوئل: بچه ها ، چه شادی ، این اولین قسمت از جادوی جادوگر شیطانی است. اگر با شما امتحان کنیم ، بقیه آن را پیدا خواهیم کرد و تعطیلات را نجات می دهیم. شادی کنیم و کف بزنیم و غرق شویم. (کودکان همان کاری را انجام می دهند که بابا نوئل انجام می دهد).
Snegurochka: شاید وقت آن رسیده است که توقف را تمام کنیم؟ و سپس هنوز هم برو و برو ، انتها و لبه را نمی توان یافت. اما ابتدا باید استخوان ها را ورز دهیم تا در جاده خسته نشویم. در حالی که Snow Maiden در حال انجام تمرینات با کودکان است ، بابانوئل سنجاق ها را مرتب می کند (سنجاق ها نقش جن ها را بازی می کنند).
بابا نوئل: خوب ، شما آماده هستید ، پس بروید!
آنها برمی گردند ، و Snow Maiden دستانش را به بالا می اندازد: "کجا می خواهیم برویم ، اجنبهایی پیش رو هستند؟ اینها نوکر یک جادوگر شیطانی هستند. آنها به ما اجازه ورود نمی دهند. " (شروع به گریه می کند).
بابا نوئل: شما حتی نباید غصه بخورید. شما ، Snegurochka ، یک کیسه گلوله برفی جادویی داشتید. پس اینجا بده (از قبل کیسه ای با گلوله های نرم تهیه کنید که می تواند از پارچه دوخته شده و با پلی استر پرشده پر شود). بچه ها را با گلوله برفی بردارید و این آدمک ها را به زمین بیندازید. بگذارید آنها از ما بترسند و فرار کنند.
کودکان با شادی شروع به پرتاب گلوله های برفی می کنند. بابانوئل با شکست دادن همه ، قسمت دیگری از طلسم را در زیر سنجاق ها پیدا می کند. در حالی که او با کودکان صحبت می کند ، Snow Maiden سنجاق ها را برمی دارد.
بابا نوئل: در اینجا ما یک جزئیات بیشتر از یک طلسم جادویی پیدا کرده ایم ، اما هنوز نمی فهمیم که آنجا چه نوشته شده است. آیا بعد از دعوا خسته شده اید؟ آیا زخمی وجود دارد؟ وقت آن است که یک میان وعده و تازه بخوریم.
Snow Maiden یک صندلی را کنار گذاشت و روی آن یک قابلمه با شیرینی و دو قاشق. در کنار کودکان 2 صندلی با بشقاب قرار دارد. در حالی که Snow Maiden همه چیز را آماده می کند ، بابانوئل شرایط مسابقه را می گوید.
بابانوئل: برای اینکه یک میان وعده داشته باشیم ، باید غذا را از یک قابلمه به بشقاب ها منتقل کنیم. یک دندان شیرین واقعی چه نوع غذایی دارد؟ درست! آب نبات! حالا ما به 2 تیم تقسیم می شویم. همه به سمت دیگ فرار می کنند ، یک قاشق بر می دارند (بابانوئل همه را نشان می دهد) ، آب نبات را با آن از قابلمه بیرون می آورد و آن را به بشقاب روی قاشق می برد ، آن را روی بشقاب می گذارد و قاشق را به ظرف بعدی منتقل می کند. پاک می شود؟ سپس شروع به تازه سازی خود می کنیم!
کودکان در حال انجام وظیفه هستند.
Snegurochka: چه دخترهای باهوشی هستید ، چه جالب توجهی می پختید! حالا همه آب نبات ها را جدا کنید ، وگرنه من خودم همه آنها را قلقلک می دهم. بدو بدو!
پدربزرگ فراست: بچه ها ، آب نبات را در اسرع وقت مرتب کنید و اگر Snow Maiden به سمت شما رسید ، بشقاب های خود را با دستان خود بپوشانید.
موسیقی شاد پخش می شود ، Snow Maiden شروع به کار با همه می کند و سعی می کند آب نبات را بدست آورد. کودکان می خندند ، فریاد می کشند و آب نبات را با کف دست خود می پوشانند. در حالی که دوشیزه برفی با کودکان بازی می کند ، بابانوئل قسمت دیگری از طلسم جادو را از قابلمه بیرون می کشد.
بابانوئل: چه همرزمان خوبی هستی! با تشکر از شما ، ما نیمه دیگری از طلسم را پیدا کردیم! خوب ، همه استراحت کردند ، همه خود را تازه کردند؟ وقت آن است که دوباره به جاده برویم. من را دنبال کنید ، بیایید با قطار جادویی به آن طرف جنگل جادویی سوار شویم.
همه در حال ساخت هستند ، Snow Maiden در پایان است. موسیقی (لوکوموتیو) و همه شروع به chug-chug می کنند ، یعنی همه در یک دایره و در مسیرهای مختلف حرکت می کنند ، گاهی اوقات به آرامی ، گاهی به سرعت. (بچه ها خوشحال می شوند!).
بابانوئل: توقف ، لوکوموتیو بخار !!! شما قبلاً ما را به جنگل آورده اید! بچه ها ، در یک دایره بایستید ، ما یک کلبه برای شب خواهیم ساخت.
بچه ها دایره ای درست کردند و Snow Maiden و Santa Claus شروع به کشیدن پارچه کردند.
Snegurochka: چه کلبه ای داریم !!! خوب ، بهتر است همه ما به آن برخورد کنیم. حالا بچه ها شب هستند ، ما چمباتمه می زنیم ، چشمانمان را می بندیم ، می خوابیم.
(کودکان زیر پارچه کشیده می دوند و به پایین چمباتمه می زنند ، وانمود می کنند که خواب هستند).
ناگهان یک خرس بزرگ افسانه ای از جنگل بیرون می آید. (ما یکی از پدرها را از قبل به عنوان خرس منصوب می کنیم ، به او دستور می دهیم و یک ماسک خرس به او تحویل می دهیم). وی کلبه ای را دید و همچنین خواست در آن مستقر شود. یک خرس دور کلبه راه می رود و گلایه می کند: «چه کلبه فوق العاده ای ، من هم می خواهم در آن زندگی کنم. به درون آن صعود می کنم (سعی می کنم زیر پارچه بخزم ، اما م doesثر نیست). سپس از پشت بام بالا می روم ، آنجا می خوابم (سعی می کنم از بالا دراز بکشم).
بابانوئل: بچه ها زودتر فرار کنید ، در غیر این صورت خرس اکنون سقف را خواهد شکست. (همه بچه ها فرار می کنند). بیایید او را بدرقه کنیم: برو دور ، خرس بزرگ ، برو به لانه ات !!!
بچه ها جیغ می کشند و خرس می رود.
Snegurochka: ما خرس را رانده ایم ، ما دوباره می خوابیم.
(کل عمل دوباره تکرار می شود ، تا آنجا که ممکن است تا زمانی که کودکان علاقه خود را از دست ندهند)
وقتی خرس دوباره می آید ، Snegurochka پیشنهاد می دهد: به نظر می رسد كه ما خوابیده ایم ، شاید از خرس پشیمان شویم و بگذاریم چرت بزند ، و سپس ما بیشتر می رویم؟
بچه ها: بله
پدر خرس است: متشکرم ، به خاطر آن من بخشی از پاسخ پیام جادویی را به شما می دهم.
بابا نوئل: می بینید ، بچه ها ، شما همیشه به خاطر مهربانی خوب می شوید. بنابراین ، شما همرزمان خوبی هستید ، از خرس عروسکی پشیمان شدید ، و در عوض قسمت دیگری از طلسم جادو را دریافت کردید.
Snow Maiden: بنابراین ما به رودخانه طوفانی رسیدیم. (از قبل پارچه ای که خانه بود به صورت مانع روی زمین قرار می گیرد). چگونه از پس آن برآییم؟ من یک ایده دارم ، ما می توانیم شنا کنیم ، زیرا آب یخ زده ، زیبا ، سرد است!
بابانوئل: نوه ، شما كاملاً فراموش كردید كه بچه های ما از سرما می ترسند ، آنها نمی توانند به آب یخی بروند ، یخ می زنند و بیمار می شوند. من می دانم که چگونه کمک کنم ، کارکنان جادویی من آب را گرم می کنند. (بابا نوئل با عصا پارچه را لمس می کند). اکنون می توانید شنا کنید.
بابا نوئل و Snegurochka دوباره پارچه را می کشند ، آن را بالا می کشند ، در این لحظه بچه ها و والدین باید وقت داشته باشند که زیر آن را بدوند تا موج (پارچه) پایین بیاید. بچه ها به محض بالا آمدن پارچه و عقب و جلو رفتن آنها و پایین آمدن آن ، بی حرکت می مانند.
Snow Maiden: Hurray! برگ دیگری از طلسم جادویی پیدا کردم !!! کمی بیشتر برای گذر از ما وجود دارد !! اوه ، چه اتفاقی برای من افتاده است؟ من پیچ خورده ، پیچ خورده ، چرخیده ام ….
دوشیزه برفی در حال چرخیدن و فرار است /
بابا نوئل: ببینید ، بچه ها ، اینها همه ترفندهای یک جادوگر شیطانی است ، او دید که ما از قبل نزدیک بودیم و ترسیده بودیم.و اجازه دهید ما به شدت ، به شدت غرق شویم ، سخت کف بزنیم ، دست انداز شویم ، دم دستی ، فریاد بزنیم سال نو مبارک! (کودکان همه چیز را بعد از بابانوئل تکرار می کنند). جادوگر از ما ترسیده بود ، بنابراین او به آن نیاز دارد. شنیدن!
Snow Snow Maiden وارد سالن می شود و یک رقص زیبا می رقصد. بچه ها را صدا می کند تا با آنها برقصند.
دوشیزه برفی:
بچه ها ، شما به من کمک کردید
آنها مرا از دست جادوگر نجات دادند!
او از کینه خود را ترکید:
با گفتن اینکه برای همیشه مضر خواهد بود!
اما ما نیازی به آسیب نداریم …
ما قرن ها با هم دوست خواهیم بود !!!
پدربزرگ ، ما یک طلسم جادویی جمع کرده ایم؟
بابا نوئل: حالا خواهیم دید. بچه ها ، شما باید قسمت های طلسم را جمع آوری کنید. چه کسی می خواهد در این زمینه به من کمک کند؟
کودکان و بابانوئل پیام را جمع می کنند و Snow Maiden با بقیه بچه ها به صورت دایره ای رقص می کنند.
بابا نوئل: خوب ، ببینید چه چیزی ساحر را از اینجا دور کرد! این دوستی است !!! همه ما چه همرزمان بزرگی هستیم. همیشه مهربان و دوستانه بمانید. خوب بچه ها؟
بچه ها: بله !!!
دوشیزه برفی:
بله ، شرور شکست خورد!
با دوستی همه را غافلگیر کردیم.
اما ما ساعت نداریم
تعطیلات ما فرا نمی رسد
پدربزرگ ، آیا بچه ها می دانند تعطیلات سال نو چیست؟
در اینجا می دانم:
در این تعطیلات سال نو ، مردم یک رقص دور
آنها درخت کریسمس را تزئین می کنند و با مهمانان دیدار می کنند.
میز همیشه به زیبایی چیده می شود ، شیرینی های زیادی روی آن وجود دارد
به بچه ها اسباب بازی داده می شود ، همه شب می خوابند ،
بابا نوئل پیش بچه ها می رود تا به آنها هدیه بدهد !!!
بابانوئل در این لحظه با یک کیسه هدیه همراه شده و شروع به هدیه دادن به کودکان می کند!
بابانوئل: و اکنون ما باید درخت کریسمس را روشن کنیم تا هوشمند شود و به ما در شروع تعطیلات کمک کند.
همه با هم فریاد می زنند:”یک ، دو ، سه! درخت کریسمس بدرخشید! (در سومین تلاش ، گلدسته روی درخت روشن می شود).
درخت کریسمس روشن شده و زنگ های زنگ صدا در می آیند.
همه با هم فریاد می زنند هورا !!!
Snegurochka: بنابراین تعطیلات به ما رسیده است!
ما با او ملاقات می کنیم! می گوییم متشکریم ، برای شما آرزوی خوشبختی می کنیم!
حالا بیایید برقصیم!
بابانوئل ، Snow Maiden و کودکان می رقصند ، سپس خداحافظی می کنند و می روند.
لیست مواد تشکیل دهنده یک روحیه عالی:
- کاغذ واتمن که "FRIENDSHIP" روی آن با حروف بزرگ نوشته شده است. آن را به 6 قسمت تقسیم کنید (این جزئیات پیام جادویی خواهد بود).
- کوله پشتی یا کوله پشتی (بسته / کیف).
- یک قابلمه ، یک قابلمه ، کبریت ، یک گربه اسباب بازی ، هیزم ، سماور ، طناب ، چاقو ، یک توپ (همه موارد بالا را می توان با تصاویر جایگزین کرد).
- رد پای کفش و حیوانات مختلف کشیده شده است.
- گلوله های برفی (گلوله های ساخته شده از پارچه و پلی استر padding).
- Skittles (بطری های پلاستیکی).
- 2 صندلی یا چهارپایه.
- 2 بشقاب + 2 قاشق غذاخوری + 2 قابلمه کوچک.
- پارچه 2 - 2 ، 5 متر (پتو یا ملحفه).
- ماسک خرس (اگر خودتان روی صورت یکی از پدرها آرایش کنید بسیار خنده دارتر خواهد بود).
- آب نبات.
- درخت کریسمس ، مهمانان ، موسیقی و روحیه خوب.
طبق این سناریو مهمانی ترتیب دهید و دیگر نگران نحوه پذیرایی از میهمانان خود نخواهید بود!
