5 سنت دیوانه وار کریسمس

فهرست مطالب:

5 سنت دیوانه وار کریسمس
5 سنت دیوانه وار کریسمس

تصویری: 5 سنت دیوانه وار کریسمس

تصویری: 5 سنت دیوانه وار کریسمس
تصویری: فیلم حیوان خانگی با زیرنویس فارسی 2024, آوریل
Anonim

تکرار این اشتباهات گذشته اکیداً ممنوع است. اگر در قرون وسطی همه چیز می توانست با توبه متوسطی به پایان برسد ، در زمان بی رحمانه ما ، ممکن است یک بیماری روانی مشکوک شود.

هنوز هم از فیلم "عصرها در یک مزرعه در نزدیکی دیکانکا" (1962)
هنوز هم از فیلم "عصرها در یک مزرعه در نزدیکی دیکانکا" (1962)

احترام به تاریخ خوب است. داشتن سنت در خانواده طبیعی است. اما تمایل به تکرار کورکورانه همه آنچه که مردم در روزگار گذشته انجام می دادند ، منجر به خیر نخواهد شد. تفاوت بین زندگی یک کشاورز قرون وسطایی و یک شهرنشین مدرن بسیار زیاد است ، زیرا چیزهای زیادی که برای اولی مفید بود می تواند به دومی آسیب برساند. همچنین لازم به یادآوری است که همه موارد زیر اختیاری بود. این آیین های پوچ فقط توسط کسانی انجام می شد که مایل بودند مسخره به نظر برسند. نباید از آنها تقلید کرد.

کویتی شوم

علائم وحشتناک بسیاری در ارتباط با غذای سنتی کریسمس کوتیا وجود دارد که نمی خواهید این فرنی شیرین را بپزید یا آن را روی میز بگذارید. زنان خانه دار شجاع قرن های گذشته این خوراکی را شب ها در آستانه تعطیلات آماده می کردند. دیگ را از فر بیرون آوردند ، آنها با دقت به دنبال فال بد بودند. اگر در حین فرآیند پخت و پز ، فرنی از گلدان خارج شود ، بدبختی بزرگی پیش می آید. اگر گلدان خودش ترکیده باشد ، اوضاع از این هم بدتر است. اگر این درمان کم رنگ به نظر برسد ، کسانی که برای تعطیلات در این خانه جمع می شوند به شدت بیمار می شوند. با تحویل گلدان با آبخوری به رودخانه و انداختن آن در چاله یخی ، می توان از وقایع وحشتناک جلوگیری کرد. در یک کلام ، بدون کوتیا به نوعی آرام تر است.

زنی قابلمه
زنی قابلمه

با اشتهای شیطان مبارزه کنید

یک شام جشن در شب کریسمس یکی از محبوب ترین سنت های فولکلورها و مردم عادی است. اولین کسانی که می دانند این جشن آنطور که از اوج زمان ما به نظر می رسد شگفت انگیز نبود. شب قبل از کریسمس ، ارواح شیطانی به دور دنیا می روند. او همچنین می خواهد غذا بخورد ، که این امر مشکلاتی را برای مردم ایجاد می کند. سیر می تواند مهمانان ناخوانده را بترساند - یک حبه در گوشه های میز زیر سفره گذاشته شده است. مشخص نیست که آیا کسانی که بینی خود را از عطر "اشتها آور" برگردانده اند تحت آزمایش هایی برای عدم درگیر شدن در قبیله شیطان قرار گرفتند.

ثروت را به خانه فراخوانید

انجام آن آسان و سرگرم کننده است. همه شرکت کنندگان بزرگسال در جشن کریسمس باید حیوانات را به تصویر بکشند. در قدیم بیشتر به مردان نقش گاو می دادند و زنان در تصاویر پرندگان عجیب بودند. شما باید واقع بینانه رفتار کنید - اگر واقعاً مثلاً یک گاو را به تصویر می کشید ، پس نه تنها موه ، بلکه چهار دست و پا می شوید. نمایندگان نیمی از بشریت به طور مستقیم در خانه لذت می بردند ، و جنس منصفانه به مرغداری رفتند تا حیوانات خانگی را با چاشنی خوشحال خشنود کنند و به همسایگان اطلاع دهند که مهمانان جهنم مست نمی شوند ، اما یک مراسم جادویی را انجام می دهند.

داماد را جادو کنید

یک دوشیزه عاشق در شب کریسمس به خانه ای می رود که فرد برگزیده اش در آن زندگی می کند. وظیفه او یافتن سورتمه و تراشیدن قطعه های چوبی آنها خواهد بود. از آنجا که کلیسا طلسم عشق را با پیشگویی ، توده های سیاه پوستان برابر می داند و آن را تأیید نمی کند ، این کار باید مخفیانه انجام شود - پدران مقدس دختران را از شرم گرفتار شدن در حالی که به وسیله وسایل نقلیه می خورند نجات دادند. با آزمایش قدرت آرواره های خود و بدست آوردن جایزه آرزو ، قهرمان ما می تواند به خانه خود برود. تراشه های چوب را باید همه جا با خود حمل می کرد ، به طوری که عزیز در یک سفر طولانی فقط به عروس فکر کند. معلوم نیست که آیا بعد از عروسی اجازه افتخار به یکی از برگزیدگان که تکه چوب بزرگ عروس قادر به گرفتن آن بود مجاز بود.

پیشگو
پیشگو

به آینده نگاه کنید

همانطور که می دانید ، در هفته کریسمس تمیز کردن خانه گناه است. با استفاده از این فرصت ، در شب کریسمس ، به محض اینکه همه به رختخواب می روند ، پیرترین زن خانواده باید یک مراسم فوق العاده شلخت و شلخت را انجام دهد. یک زن شیطنت پیر از خاکستر اجاق گاز خارج می کند و یک بذرپاش را در تخت هایی که دختران مجرد روی آن می خوابند ، نشان می دهد. صبح آنها می توانند وضعیت کفش های خود را - که کفش های آنها کثیف ترین و ثروتمندترین همسر است ، بررسی کنند.بگذارید خوشبختی انتظار به او اجازه دهد تا متوجه نشود که کف و تخت بعد از شوخی های مادربزرگ ، تمیزترین ها نیستند.

و آیا شما اعتقاد دارید اجداد ما چنین هولیگان و دیوانه ای بودند؟ شاید فولکلوریست ها آنقدر ساده لوح به نظر می رسیدند که پیرمردهای روستا با گفتن افسانه هایی آنها را مسخره می کردند؟ چگونه این نسخه را دوست دارید؟

توصیه شده: